فلسفه برای کودک (فبک)
مامان، کی از همه مهربونتره؟ بابا، پدربزرگ بعد از اینکه مرد، کجا رفت؟

بیشتر سوالات کودکان رنگ وبوی فلسفی دارند، کنجکاوی کودکان برای کشف حقیقت خود و دنیای پیرامون و طرح سوالات این چنینی بارزترین مصداق اندیشیدن فلسفی کودکان و نیاز آنها به فلسفه است.
در دوران گذشته طرز تفکری بر والدین غالب بود که فرزندان را به حال خود بگذاریم که بازی کنند و رشد کنند(تفکر سنتی)،و از طرفی این روزها با والدینی روبرو هستیم که یا سریعاً به پرسش کودک پاسخ کامل میدهند و مانعی بر تفکر کودک هستند و یا در مقابل پرسش فلسفی کودک بحث را عوض میکنند و پاسخگو نیستند و اینها اشتباه ترین راه حل هستند.
کودکان،بزرگسالان کوچکند.نسخه ای کوچک شده و رشد نیافته که نیازمند راهنمایی و آموزش های لازم در زمینه رشد تفکر میباشند.کودکان فیلسوفند، دانشمندند، دانشمندان کوچک که توانایی دست و پنجه نرم کردن با مسائل بزرگ را دارند و توانایی رشد و سرعت انتقالشان چندین برابر بزرگسالان میباشد.
ریشه بسیاری از مشکلات دوران بزرگسالی، مانند نداشتن خلاقیت و انجام دادن کارهای تکراری و یکنواخت، در کاستی تربیتی دوران کودکی است. کودکی دوران مهمی است که بذر خلاقیت و نوآور بودن باید در این سال ها کاشته شود.امروزه خلاقیت بسیار مهم میباشد و به اندازه ی خواندن و نوشتن اهمیت دارد. کودک دنیای امروز نمیتواند برای یادگیری تنها به شنیدن و دریافت اطلاعات از والدین اکتفا کند.
جای خالی کودک فیلسوف در مدارس بسیار مشهود است و اهمیت فلسفه برای کودک(فبک) به وضوح ملموس است.
"فبک" از رویکرد انتقال دانش به سمت رویکرد بهبود تفکر پیش رفته است، در این روش تمرکز بر آموزش فکر کردن و اندیشیدن به کودکان به جای حفظ کردن است.آموزش تفکر فلسفی این امکان را فراهم میکند که کودکان و نوجوانان استدلال،تفکر انتقادی و خلاقانه خود را با پرسشگری تقویت کنند و در مقابل شستشوی مغزی و تحمیل اندیشه های دیگران مقاوم باشند و از طرفی درست اندیشیدن را بیاموزند که نقش والدین در این میان بسیار حائز اهمیت است که با فرزندان خود همراه باشند و با صبر و حوصله پاسخگوی سوالات پی در پی فرزندان خود باشند زیرا پرسیدن سوالات مکرر برای رسیدن به پاسخ یکی از روش های آموزش در این روش میباشد. والدین از این طریق می توانند حس مسئولیت پذیری، همکاری، رقابت سالم، اعتماد به نفس و ... را در فرزندشان رشد دهند.
این روش آموزشی از میزان رفتارهای احساسی و بدون تفکر کودکان کم میکند و هنر زندگی کردن را به آنها میآموزد و تلاش ما به عنوان والد و مربی بی شک بهبود زندگی فرزندمان میباشد. این روش قبل از 5 سالگی قابل آموزش است و در بیش از 150 کشور استفاده میشود و منظور از آن، آموزش از طریق گفتگوهای فلسفی و پرسش و پاسخ میباشد و میتوان با همراه کردن چند حس در کودکان از این روش استفاده کرد. به طور مثال با خواندن داستان ها و قصه هایی که کودکان با موقعیت هایی مبهم روبرو میشوند که تمایل دارند ان را حل کند و همزمان تخیل و تکلم کودک فعال میشود و به چالش کشیده میشود و با طرح سوال های هدفمند و گوناگون از طرف والدین مهارت حل مساله و تفکر نقاد در کودک شکل میگیرد و محور آموزش قرار میگیرند و پویاتر و فعالتر میشوند.
مقالات بیشتر روانشناسی
- درج کدهای HTML ممنوع است.
- از ارسال تکراری خودداری فرمایید.
- بهتر است با حروف پارسی دیدگاه خود را تایپ کنید.
- به منظور کنترل و مدیریت محتوا، در صورت اضطرار، حق ویرایش و یا حذف نظر برای مدیریت محفوظ است.